المپیاد کامپیوتر و برنامه‌نویسی

۵ مطلب با موضوع «روش» ثبت شده است

سلام
امیدوارم عباداتتون در این ماه مبارک مورد قبول درگاه حق تعالی قرار گرفته باشه.
به فکر مکتوباتی که وعده داده بودیم و هم چنین آژمون ها هستیم، نگران نباشید. 

در این بخش  می خوایم حرف هایی رو بزنی که کمتر گفته میشن ولی مهم اند. حرف هایی که نه فقط در المپیاد ، بلکه در زندگی هم به دردتون می خوره.
توهم یادگیری...

بلایی خانمان سوز.... برای خودتان و جامعه تان.

بسیار خطرناک تر از ندانستن.
مشکلی رایج که ممکن است ریشه مشکل از سیستم آموزشی و  فرهنگ هم باشد، اما انداختن تقصیر گردن دیگران دردی از شما دوا نخواهد کرد.
در ادامه مطلب همراه من باشید تا این مشکل دقیق تر موشکافی شود :)

خبر(بعد از نگارش مطلب به من اطلاع داده شد): 
به علت استقبال بسیار کم از دوره اول کلاس ها و ثبت نام نکردن به موقع، کلاس های بعدی مرحله سه به تعویق افتاده
اخبار خوبی برای گسترش المیپاد کامپیوتر در ایران برای سطوح مختلف شنیده می شود، اما وقتی از آن ها استقبال نشود، طبعن انگیزه مسئولین از بین می رود و پروژه ها نیمه کاره رها می شوند.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۸
آرش

سلام
در این بخش  می خوایم حرف هایی رو بزنیم که کمتر گفته میشن ولی مهم اند. حرف هایی که نه فقط در المپیاد ، بلکه در زندگی هم به دردتون می خوره.

یک روز یکی از معلم های من جمله ای گفت که خیلی به نظرم درست می اومد:
((ترس از ناشناخته هاست)) یا به عبارت دیگر ((ندانستن عامل ترسه))

:توی حرف های خودتون احساس ترس می کنید دقت کنید،شکل کلی‌شون این جوری
((وای،اگه فللان اتفاق بیوفته چه جوری میشه؟))

مثال بارزش امتحان هاست، شما اگر می دونستید چه جوری باید با سوال ها برخورد کنید و جواب بدید،دیگه ترسی نداشتید و با خیال راحت می رفتید امتحان می دادید.
حالا شما که نمی تونید صورت دقیق سوالات رو بفهمید(مگر این که ***** * ** ** *****[
censored]  اگر بتونید امتحان های آزمایشی(مخصوصن دوره های قبل مرحله سه) رو خوب برای خودتون برگزار کنید می تونید کلی سود ببرید که در ادامه مطلب بیشتر در این باره می حرفمم .

مانند همیشه قبل از ادامه مطلب به سراغ جناب مولوی می رویم:

تا در طلب گوهر کانی کانی       تا در هوس لقمه نانی نانی

این نکته رمز اگر بدانی دانی       هر جیز که در جستن آنی آنی

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۰
آرش

سلام عزیز های دل

در این بخش  می خوایم حرف هایی رو بزنیم که کمتر گفته میشن ولی مهم اند. حرف هایی که نه فقط در المپیاد ، بلکه در زندگی هم به دردتون می خوره.
همیشه کسانی بودند(از جمله خودم)،هستند(در کامنت ها و ایمیل ها که می آید مشاهده می شوند :دی) و خواهند بود که صورت سوال رو اشتباه می خوانند،سوال را حل می کنند و  سامبیت می کنند و جواب درست نمی گیرند،آنگاه جاج و سوال و طراح سوال و هر کی از مسئولین رو که می بییند بی نصیب نمی گذارند!
نمی گویم که استباه پیش نمیاد، این یک امر طبیعی است، ولی وقتی می خواهید بقیه را به نقد بکشید، از درستی حرف خود 128 درصد مطمئن باشد :)
حال برای این که این اطمینان از درست خوندن صورت سوال رو بیشتر کنید، چند تا راهکار به ذهنم می رسه که در ادامه میارم، اگه شما هم نظر دیگری دارید خوشحال می شم که بیان کنید.
به سیاق سایر روش ها،قبل از شروع همراه مولوی می شویم:

   بی دیده اگر راه روی عین خطاست   بر دیده اگر تکیه زدی تیر بلاست

  در صومعه و مدرسه از راه مجاز    آنرا که نه جا است تو چه دانی که کجاست

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۷
آرش

در این بخش  می خوایم حرف هایی رو بزنیم که کمتر گفته میشن ولی مهم اند. حرف هایی که نه فقط در المپیاد ، بلکه در زندگی هم به دردتون می خوره.

یکی از دوستان امروز کامنتی داد که من رو مجاب کرد که نکته ای رو گوش زد بکنم.البته مطلب امروز بیشتر در مورد المپیاد کامپیوتر و ریاضی صدق می کند و در بقیه زمینه ها ممکن است 180 درجه متفاوت باشد.
قبل از این که به ادامه مطلب بپردازیم،خواندن این رباعی مولوی خالی از لطف نیست:

            دانیکه چه میگوید این بانگ رباب                  اندر پی من بیا و ره را دریاب

            زیرا به خطا راه بری سوی صواب                  زیرا به سال ره بری سوی جواب

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۸
آرش

سلام.
خوبین ؟ 
نگران جاج نباشید، گرچه ما تمام تلاشمون رو کردیم که سر قولمون باشیم، اما اتفاقی افتاد که از کنترل ما خارج بود.داریم سعی می کنیم پیگیریش کنیم و در اولین فرصت در اختیارتون قرار بدیم.
در این بخش تازه تاسیس می خوایم حرف هایی رو بزنیم که کمتر گفته میشن ولی مهم اند. حرف هایی که نه فقط در المپیاد ، بلکه در زندگی هم به دردتون می خوره.
این جا می خوایم راهکار ها و روش هایی رو بگیم که کارایی تون زیاد تر بشه و با همین مقدار تلاش، نتیجه بهتری بگیرین.
حالا قبل از این که اولین بخش رو شروع کنیم،توصیه می کنم این رباعی از مولوی رو از دست ندهید:
                      کاری ز درون جان میباید    وز قصه شنیدن این گره نگشاید
             
یک چشمه آب درون خانه    به زان رودی که از برون می‌آید 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۶
آرش